اندوخته های باطل / شیخ جعفر ناصری
بعضی انسانها اندوختههای باطلی دارند و قوانینی در نفوس آنها حاکم است که قوانین توحیدی نیست؛ ارزشهایی برای دنیا قائلند که حقیقی نیست. وقتی خداوند متعال، آن حکیم مطلق، همه دنیا را قلیل میشمارد،[۱] ما واقعاً چقدر میتوانیم این را بپذیریم؟! اهمیت امور دنیایی در نظر انسان، بیش از اندازهای است که با آن، امور ضروری خود را رفع کند.
گاهی بر اثر دنیاطلبی به خصوص در حین غلیان شهوات، حالت جنون به افراد دست میدهد و به طور کلی ارزشها و اولویتها تغییر میکند. یکی از موانع و سدهای بزرگی که بعضی گرفتار آن هستند، این است که در خیابان، فکر خود را هم نمیتوانند حفظ کنند؛ به مجرد برخورد با یک فرد، قوه واهمه آنها تحریک میشود و به هم میریزد. اینها آثار باطلی است که وجود انسان را فراگرفته است و تا زمانی که این آثار باطل در انسان هست، نمیتواند آزاد باشد.
این موانع، قلب را شورهزار و لجنزار کرده است. زمانی حکمت در قلب میروید که این شورهزارها نباشد.
عدهای موفق نمیشوند نیم ساعت قبل از اذان صبح بیدار باشند. اگر هم موفق بشوند، آن قدر اضطراب روز بر آنها حاکم است که اگر چهار رکعت نماز نافله هم بخوانند، بهرهای نمیبرند.
نگاه کنید حواریون ائمه علیهمالسلام یا علمای بزرگ، نماز شب را به چه صورت میخواندند؟! مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی قدّسسرّه وقتی از خواب بیدار میشدند، مدتی در رختخواب، گریه میکردند. وقتی برای وضو میرفتند، گریه میکردند. وقتی برمیگشتند، گریه میکردند؛ اما این نماز شب، با نماز شبی که بعضی به جا میآورند خیلی متفاوت است؛ علت آن هم دنیاطلبیها و اندوختههای باطلی است که انسان در گذشته و در طول روز، گرفتار و اسیر آنها است.
——————————
[۱] . قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلیل. (سوره نساء، آیه ۷۷)