راه ریاضت و راه محبت
دوشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۱۵ ق.ظ
"براى سیر و سلوک دو طریق عمده وجود دارد: راه ریاضت و راه محبت
افرادى
که از طریق ریاضت و مجاهده که در واقع راه تزکیه ى نفس است به سیر و سلوک
مشغول مى شوند، نوعا با اذکار و اوراد و اربعین هاى پى در پى و عبادت هاى
طاقت فرسا و تحمل فشار مبارزه و مخالفت با نفس مى کوشند با محو نمودن رذایل
نفسانى، خود را به صفات حق و اولیایش متخلق نمایند. امّا از آنجا که انسان
خود را دوست دارد و به تبع آن هر آنچه را که متعلق به اوست نیز دوست دارد،
نفس به سادگى تسلیم اراده ى عقل نگشته، با آن درگیر خواهد شد و برداشتن هر
قدمى به خصوص براى نفوس قوى - چنانچه خلاف طبع و نفس باشد که معمولاً نیز
چنین است - مستلزم مبارزه و مجاهده هایى بس عظیم خواهد بود. علاوه بر آن با
محو هر یک از صفات رذیله که توأم با هزاران نوع جان کندن است گرفتار رذیله
ى دیگرى مى گردد؛ بخل را از خود دور مى کند دچار ریا مى شود، از ریا مى
گریزد اسیر عجب مى گردد، و همین طور... و تا وقتى که نور توحید بر قلب او
نتابد این مشکلات ادامه خواهد داشت؛ زیرا ریشه کن شدن رذایل نفسانى جز با
اشراق نور توحید میسور نیست. از طرفى بسیار طبیعى و بدیهى است که انسان
طالب جان دادن و تحمل فشارهاى کشنده ى دائمى نخواهد بود. بر همین اساس است
که کمتر کسى را مى یابید که از ملک الموت که ملک مقرب خداست خوشش آمده، او
را دوست داشته باشد! چرا که او جان مى گیرد و نفس از جان دادن متنفر است.
پذیرش و تحمل ولایت مولا امیر المؤمنین علیه السلام نیز به همین لحاظ براى
بسیارى از نفوس دشوار است؛ چون آن بزرگوار - صلوات الله علیه - مربى نفوس
اند. نفس جهول و سرکش را مى گیرند و به نفسى قدسى متحول مى سازند. کسانى که
در ظاهر تابع پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بودند و تا آن حد اظهار
دوستى مى کردند و (حبیبنا رسول الله ) مى گفتند، نسبت به امیر المؤمنین
علیه السلام که نفس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است پایشان لنگ بود!
چرا؟ چون انسان در آنجا باید از طریق نفس عبور کند و این ناگزیر توأم با
تحمل فشار و جان کندن خواهد بود.
*************
امّا
راه محبت از جهتى آسان تر است؛ زیرا در این راه متعلق محبت (خود) نیست و
محبت به جاى دیگرى تعلق پیدا مى کند؛ لذا نفس درگیر نشده، بدون احساس کم
ترین فشار و سختى از همه چیز مى گذرد. محب هیچ گاه از خدمت کردن به محبوب
خسته نشده، تمام دستورات او را با کمال میل و اشتیاق انجام خواهد داد و با
انعکاس صفات محبوب در محب، خواسته هاى او خواسته هاى این خواهد گشت و
چنانچه محبوب از اولیاى خدا باشد تمام رذایل، خود به خود محو مى گردد.
افرادى که در مقابل قدرت و زور از کم ترین سرمایه ى خود نمى گذرند با اندکى
محبت، همه ى دارایى خود را به سادگى و باکمال نشاط و شوق فداى محبوب مى
نمایند. نفوس قوى را محبت است که بى چاره خواهد کرد؛ لذا مى بینیم که در
زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله همه ى مسلمان ها نسبت به حضرتش اظهار
دوستى مى کنند؛ زیرا وجود شریفش ظهور رحمت و محبت است. (إن الله عز و جل
أدّب نبیه على محبته، فقال: و إنک لعلى خلق عظیم.)
*************
این
نکته را نیز باید متذکر شوم که هر چند مجاهده، سخت و بى مشترى است، لکن هر
مسلمانى موظف است براى انجام تکالیف شرعى خود مجاهده کرده، سختى آن را
متحمل گردد؛ زیرا مجاهده به معناى عام خود اختصاصى به راه ریاضت ندارد.
علاوه بر آن، راه ریاضت نیز چنانچه به طور صحیح و بر اساس دستورات شرع
انجام گیرد سرانجام سالک را به محبت خواهد رساند (و الذین جاهدوا فینا
لنهدینهم سبلنا.) و علامت صحت آن نیز همین خواهد بود. بنا بر این چنانچه
ریاضت به محبت منتهى نگردد سالک باید بداند که از مجاهده ى خود نتیجه اى
نبرده و یا منفعت آن ناقص بوده است، هر چند ممکن است کشف و کرامات و
تصرفاتى نیز همراه داشته باشد، لکن اینها دردى را دوا نمى کند."
*************
بلی، درد فراق دردی است سوزان که آتش آن
به مراتب از آتش مادی سوزنده تر است. هر قدر شناخت و معرفت و درنتیجه محبت
نسبت به محبوب بیشتر باشد، آتش فراق آن سوزنده تر خواهد بود. تا جایی که
مولا امیرالمومنین علیه السلام در مقام راز و نیاز عرض می کنند: فهبنی یا
الهی و سیدی و مولای و ربی صبرت علی عذابک، فکیف اصبر علی فراقک.
پس ای عزیز! چرا در خود دردی احساس نمی کنی؟ و چرا هیچ مشابهتی به موالیان خود نداری؟ آنان چه چیز درک کرده اند که لحظه ای به دنیای فانی دل نبسته و بی تابانه در انتظار لحظه دیدار دوست ایستاده اند؟ دمی بیندیش و بنگر تا چه حد از حال آن بزرگواران فاصله داری و از آنان که خانواده کرامت و باب رحمت خداوندی اند استمداد کن.
سفینةالصادقین سید حسین یعقوبی(ص136-138)
پس ای عزیز! چرا در خود دردی احساس نمی کنی؟ و چرا هیچ مشابهتی به موالیان خود نداری؟ آنان چه چیز درک کرده اند که لحظه ای به دنیای فانی دل نبسته و بی تابانه در انتظار لحظه دیدار دوست ایستاده اند؟ دمی بیندیش و بنگر تا چه حد از حال آن بزرگواران فاصله داری و از آنان که خانواده کرامت و باب رحمت خداوندی اند استمداد کن.
سفینةالصادقین سید حسین یعقوبی(ص136-138)
۹۵/۰۸/۱۰