در حفظ آبروی دیگران
همه می دانند که حفظ آبروی دیگران چه قدر مهم است. و همه هم می گویند الغیبة اشدّ من الزنا. آیه غیبت را که بدگویی کردن پشت سر دیگران را مانند خوردن گوشت برادر مرده دانسته همه از حفظ بلدند.
«فکرهتموه » یعنی کسی چنین کاری را نمی پسندد.
اما به مرحله عمل که می رسد همه می لنگیم. دردم می گیرد وقتی می خواهم بنویسم افسوس که به دانسته هایمان چرا عمل نمی کنیم. آخه لم تقولون مالاتفعلون.
اگر دقت کنید بیشتر مواقع صحبتهای دو سه نفری که دور هم جمعند در مورد شخص ثالثی است که غایب است. اگر اعتراض کنید می گویند غیبت نیست حقیقت و واقعیت است.
تصور می کنند غیبت باید دروغ باشد. در حالی که غیبت واقعیتی است که نباید گفته شود چون اگر گفته شود آبروی شخص مورد غیبت ریخته می شود.
غیبت در هر صورتش بد است اما یکی از بدترین انواع غیبت این است که ما در جمعی دور همیم اگر یکی از از میان جمع غایب شد فورا شروع به بدگویی در مورد او می کنیم. مثلا در اداره وقتی یکی از همکاران روزی در مرخصی هست نقل محفل همکاران بازی با آبروی شخص غایب است . مخصوصا نقطه ضعفهای همکار را به باد سخره گرفتن و مایه خنده و جوک قرار دادن.
در حالی که ما باید حافظ اسرار همکاران باشیم. سرّ همکار ما سرّ خودمان است. عیب همکار عیب ماست اگر آبروی همکاری را می بریم همان آبروی خودمان است.
اما همکاران معلم ما باید دقت داشته باشند اجازه ندهیم دانش آموزان در کلاس ما پشت سر همکار دیگر بد یا خوب بگویند. تا به غیبت و بدگویی عادت نکنند و یاد بگیرند که غیبت از زشت ترین گناهان است.
اگر دقت کنیم یکی از مهم ترین مشوق های غیبت مشتریان غیبت است یعنی کسانی که علاقه مندند غیبت را با شور و شوق بشنوند. و همه خوب می دانند که گناه شنونده غیبت کمتر از گوینده آن نیست.
شرکت در جمعها و مجالسی که در آن با آبروی شخصی بازی می شود. شرعا حرام است.
پس عزیزان به خود بیاییم:
آبروی همه مومنان را آبروی خود بدانیم.
به هیچ انگیزه ای مخصوصا به انگیزه خنداندن دیگران هر چه قدر هم لذت بخش باشد با آبروی دیگران بازی نکنیم.