زندگی نامه حضرت آیت الله مبشر کاشانی(مدظله العالی)

کاشان از اولین شهرهای ایران است که مردمانش مذهب شیعه اختیار کردند و ارادت ویژه ای به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) ارادت داشته و دارند.تاریخ اسلام شاهد این مدعا است، برای نمونه: روزی اهالی این شهر نماینده ای   ، خدمت امام باقر(علیه السلام) فرستادند  و در عریضه خود از امام (ع) درخواست ارسال نماینده ای نمودند. حضرت باقر(علیه السلام) ،فرزند خود "علی(ع)" را به کاشان فرستادند که امروز،مضجع و مرقد شریف این امامزاده بلافصل در مشهد اردهال  ،زیارتگاه عاشقان خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) است.

از کویر سوزان این دیار،دلسوختگان و تشنگان علم و معرفت، بسیار برخاسته اند که تا رفع عطش از چشمه حقیقت ، از پا ننشسته و پیوسته در این راه پویا بوده اند.  ملا محسن فیض کاشانی ،ملا حبیب ا... شریف کاشانی، ملا فتح ا... صاحب تفسیر منهج الصادقین، و از اکابر معاصر ،آیات عظام: حاج شیخ محمدرضا مدنی، حاج شیخ حسین امامی کاشانی،سید محمد حسین رضوی، حاج شیخ محمد غروی،میرسیدعلی یثربی،سید فخرالدین امامت( رحمهم ا...) و... از جمله بزرگانی هستند که خودشید وجودشان روزی از مشرق علم و فقاهت  ، طلوع نموده اند و بر سپهر علم و ادب جهان اسلام درخشیده اند.

حضرت آیت الله مبشر کاشانی نیز در سال 1330 ه.ش مطابق  با 1370 ه.ق در کاشان تولد یافت و بدست قادر حکیم متعال ،در مدار هستی قرار گرفت تا حرکت تکاملی خود را تا بلندای آسمان علم و فقاهت آغاز کند...

 

---

خانواده

ایشان وقتی چشم گشود، خود را در خانواده ای مذهبی و ساده یافت. پدری را دید متدین و بی آلایش و مادری از تبار علم و دانش.

اجداد مادری ایشان همه نسل در نسل از مجتهدین و در اصطلاح آن زمان ملا و فاضل بودند، بهمین جهت این خاندان به "فاضل کاشانی" شهرت یافت .

این خانواده، شهید محمد مبشر را که کوچکترین برادر معظم له و  به جهت تهجد ، عبادت و ادب خاصش مورد علاقه شدید ایشان بود ، به اسلام و انقلاب تقدیم نمود .وی در سن 16 سالگی توفیق حضور در جبهه یافت و در 21 سالگی در عملیات کربلای 5 به مقام رفیع شهادت نائل گردید.

 

دوران ورود به حوزه

درک محضر یک عالم وارسته که با علم و عمل خویش مردمان زیادی را در کاشان شیفته خود کرده بود بنام حضرت آیت ا... حاج شیخ علی نجفی مشهور به «حاج شیخ علی آقا» ایشان را متحول کرد و شمع فروزان وجود حاج شیخ ،آتش عشق به حضرت صاحب الامر(ع) را در وجود وی شعله ورتر ساخت و انگیزه ای جدی برای کسب معارف و علوم دینی ایجاد نمود. لذا معظم له همزمان با تحصیلات دبیرستانی خود در رشته ریاضی،به تحصیلات حوزوی مشغول گردید. در سال 1346 ه.ش جهت ادامه تحصیلات حوزوی قصد هجرت نمود و از پدر اذن خواست ،که پدر به جهت مشقت فراق قبول نکرد.پدر یکسال بعد در جواب درخواست  مجدد معظم له گفت:«مادرمرحومه ام را در خواب دیدم شعری خواند که مصرع اول آن اینست:"همچو موسی پسری در بر خود دارم من ...  " و من فهمیدم آینده ای در انتظار شماست که باید اجازه بدهم بروی،اما چون نجف دورست به "قم" برو» . و اینگونه حرکت ایشان در راه کسب علوم حوزوی بصورت جدی آغاز گردید. یهدی ا... لنوره من یشاء

 

معظم له ،بدو ورود به قم از بعضی دوستان خواست که یک عالم عارف ربانی به وی معرفی کنند و آن ها حضرت آیت ا... بهاء الدینی را معرفی نمودند و لذا ایشان به محضر آیت ا... بهاء الدینی رفته و تا آخر عمر شریف آن بزرگوار از فیوضات معنویشان بهره مند گردید.معظم له چنان جذب آیت ا... العظمی بهاءالدینی(ره) شد که هر روز در نماز ظهر و مغرب آن مرد الهی شرکت می نمود و هرگاه فرصت نمی یافت در نماز جماعت آیات عظام:اراکی، مرعشی نجفی و بهجت( رحمهم ا...) حضور می یافت.

حضرت آیت ا... مبشرکاشانی در مدرسه رضویه قم در حجره ای (اتاقی) کوچک، مشترکا با یکی از طلاب جهت تحصیل علوم دینی ساکن شد. به نقل یکی از طلاب آن روز مدرسه، روزی جهت واگذاری اتاقهای  اختصاصی و تک نفره ،مسوول مدرسه طلبه ها را جمع نموده و سوالی پرسید،(در اصطلاح امروز تست هوش گرفت)  که آیت ا... مبشر جواب آن را دادند و اولین اتاق تک نفره که موقعیت ویژه ای در مدرسه داشت، به عنوان تشویق، در اختیار ایشان قرار گرفت.

وی از جوانی به حل مشکلات طلاب اهتمام داشته اند بگونه ای که خود فرمودند:" در همان جوانی از بازاریهایی که مرا می شناختند پول قرض کرده به طلابی که مشکلات مادی داشتند قرض الحسنه می دادم به طوری که بین طلاب مدرسه شایع شد پدر فلانی از تجار و متمولین است."

با این که مراجعات شاگردان و دوستان به اتاق ایشان زیاد بود سعی داشتند که حداکثر استفاده را از وقت و عمر بنمایند. غیراز درس و بحث از رفت و آمدهای غیرضروری پرهیز داشتند و مجالست با بزرگان، علما و عرفا را مغتنم می شمردند.

 

پشتکار در تحصیل

وی در زمان تحصیل به گونه ای وقت خود را تنظیم می نمود که بیشترین بهره را در کسب علوم اسلامی بخصوص فقه ببرد.از این رو حتی تابستان ها و ایام تعطیلات حوزوی نیز تحصیل و مباحث علمی را رها نمی نمود و تقریبا وقفه ای در این امر نداشت. از خاطرات ایشان است که :« از مرحوم آیت ا... نبوی در یکی از تابستان ها درخواست نمودم "مکاسب" را برای من تدریس فرماید ،ایشان محبت فرمود و قبول کرد و گفتند ساعت 2 بعداز ظهر از فردا تشریف بیاورید ،فردا خدمت ایشان که رسیدم بعداز ساعتی صحبت عرض کردم :«آقا امروز قصد تدریس ندارید؟» پاسخ فرمود:«شما امروز پنج دقیقه دیر آمدید بهمین جهت مهمان بودید نه شاگرد»و در این رابطه فرمود: «ما نظم و تنظیم زمان درسی را از استاد خود،آیت ا... خمینی(ره) آموختیم زیرا هر روز که حضرت آیت ا... خمینی(ره) جهت درس به مسجد سلماسی می آمدند ساعت خود را با ورود ایشان تنظیم می کردیم زیرا نه یک دقیقه زودتر از موعد می آمدند  نه یک دقیقه دیرتر.دقیقا رأس ساعت تشریف می آورد و ورود او مطابق با ساعتی بود که رادیو اعلام می کرد.» سپس فرمود:«اگر می خواهید نزد من درس بخوانید باید منظم باشید.رأس ساعت 2 بدون کم یا زیاد» لهذا  از فردا در آن گرمای تابستان  ، زودتر پشت درب منزل استاد می استادم و رأس ساعت 2 بعداز ظهر زنگ در را می زدم و خدمت ایشان می رسیدم.»

والد آیت ا... مبشر در رابطه با جدیت فرزندش در مطالعه دروس نقل می کند :«روزی برای دیدن آقا،از کاشان به قم و مدرسه رضویه رفتم ،شب رسیدم و وقتی وارد حجره ایشان شدم دیدم در کنار چراغ های نفتی مشغول مطالعه است وقتی سرش را بالا آورد و به من نگاه کرد چنان چشمهایش قرمز بود که واقعا جا خوردم و نگران شدم و بعد فهمیدم مدتی طولانی است که سر از کتاب بر نداشته اند».

از خاطرات حضرت آیت الله مبشر است که:«روزی بنده و عده ای از طلاب از مرحوم آیت ا... طاهرشمس(ره) درخواست تدریس نمودیم و آن مرحوم قبول نمود، ایشان از نظر علمی فاضل بود ولی بیان سنگینی داشت و درک درسش برای همه قابل فهم نبود لهذا دو هفته بعد فقط بنده و یکی از دوستان به درس وی می رفتیم و از یک ماه بعد برای شرکت در درس تنها شدم ولی توفیق داشتم  همچنان منفردا از درس ایشان استفاده کنم.»

سعی ایشان در مدت تحصیل بر این بود که حتی یک جلسه از درس استاد را از دست ندهد و هم اکنون نیز در تدریس خارج فقهی که دارند حتی الامکان، یک روز  را هم تعطیل نمی کنند.

 اساتید

دروس حوزوی به دو دوره کلی قابل تقسیم است:1-سطوح 2-دروس خارج فقه و اصول . دوره سطوح  نیز دارای سه دوره :1- سطوح مقذماتی 2-سطوح متوسطه و 3-سطوح عالیه می باشد. نام بعضی از اساتید معظم له در دوره های فوق ذکر می گردد.

برخی از اساتید سطوح

معظم له «مطول» را نزد آیت الله فشارکی(حفظه ا...)، کتاب«قوانین» را نزد مرحوم آیت ا...مدرس افغانی،«مکاسب محرمه» را نزد آیت ا... نبوی قمی(ره)، «بیع و خیارات مکاسب» را خدمت مرحوم آیت ا... حاج شیخ جلال طاهر شمس گلپایگانی، «کفایه الاصول» را نزد مرحوم آیت ا... ستوده (ره) و «اشارات بو علی» را نزد آیت ا... جلیلی تلمذ نمود.

 

برخی از اساتید دروس خارج فقه و اصول

ایشان «خارج کفایه» را به طور خصوصی نزد حضرت آیت ا... طاهر شمس، «خارج مکاسب » را نزد آیت ا... العظمی سید ابوالفضل نبوی(ره)،خارج اصول را در محضر مرحوم آیت ا... العظمی میرزا جواد تبریزی(ره) (سالهای اولیه ورود آن مرحوم به حوزه قم) و حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ ابوالفضل خوانساری(ره) و خارج فقه را بیش از 10 سال در محضر پرفیض حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی(قدس سره) تلمذ نمودند.

همچنین از دروس خارج فقه مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ کاظم تبریزی، آیت ا... شیخ مرتضی حائری فرزند مرحوم آیت ا... العظمی عبدالکریم حائری یزدی و مرحوم آیت ا... العظمی مرعشی نجفی بهره بردند.

حضرت آیت ا... مبشرکاشانی از مرحوم آیت الله نبوی چنین یاد  می کنند:

«آیت ا... نبوی قمی ،ملا و صاحب رساله  لکن ناشناخته  بود.شیوه تدریسی ایشان عالی بود به این نحو که ابتدا متن  کتاب مکاسب و قول شیخ و بعد اقوال علمای دیگر را می گفت سپس قول و نظر خود را بیان می فرمود و جالب این بود که غیر از یک تکه کاغذ کوچک که چند جمله ای روی آن یادداشت کرده بود چیزی همراه نداشت و برای بیان تمام مطالب از حافظه خود کمک می گرفت و کلمه ای جا نمی افتاد و حتی شرح و بیان وجوه تامل یعنی عبارات «فتأمل» از قلم نمی افتاد و کامل شرح می داد؛ در نهایت متن کتاب را مقابله می نمود.ایشان هر روز دقیقا یک صفحه کامل (از کتاب های چاپ قدیم و رحلی) درس می داد در حالی که در درس های دیگر حوزه تدریس نیم صفحه یا کمتر مرسوم بود.»

معظم له درباره بعضی از اساتید دیگر خود بیان داشته اند:

«مرحوم آیت ا... العظمی شیخ کاظم تبریزی حافظه عجیبی داشت و روایات و اقوال را همراه با مستندات آن ها و با شماره جلد و صفحات کتب مربوطه حفظ بود.ایشان در تدریس و ارائه مطالب دسته بندی جالبی داشت.»

«مرحوم آیت ا... ستوده در تدریس کفایتین کم نظیر بود و اکثر شاگردان ایشان به این نکته اذعان دارند.»

«مرحوم مدرس افغانی نیز آنقدر کتب سطوح را تدریس نموده بود که گویا کتاب و مطالب آن را در حفظ داشت.»

 شیوه تحصیل و تدریس

سیره تحصیلی و تدریسی آیت ا... مبشر اینگونه بود که بعد از خواندن و آموختن هریک از کتب درسی به تدریس آن مشغول می شد. حدود 5 سال  ادبیات عرب را تدریس نموده و سپس به تدریس شرح لمعه ، مکاسب،کفایه ،شرح تجرید و سایر کتب حوزوی ، پرداخت بطوری که هر کتاب را چند دوره تدریس نموده اند.

ایشان در سال های 1362و 1363 در دانشکده سپاه قم فلسفه و کلام تدریس می نمود.

از دیگر مباحثی که تدریس نموده اند می توان عرفان نظری،اخلاق نظری، ولایت ائمه معصومین(ع) ، توحید استدلالی از دیدگاه کلام، توحید شهودی و شرح دعای عهد ،شرح زیارت جامعه کبیره... را نام برد . معظم له در مباحث فوق تالیفاتی دارند که  ان شا ا... بزودی چاپ خواهد شد.

معظم له بعد از رحلت مرحوم امام (ره) ،از سال 1368 به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و اکنون بحمد ا... تدریس خارج فقه ایشان در حسینیه آیت ا... العظمی مرعشی نجفی ادامه دارد.مباحث اجتهاد و تقلید، طهارت و صلاه را در مدت بیست و یکسال تدریس نمودند و در حال حاضر خارج فقه کتاب صوم تدریس می نمایند.

 

در درس ایشان از جوانان تیزهوش که سطوح  را تمام نموده اند تا فضلای مسن و معنون که بعضا یک دوره «جواهر» را مباحثه کرده اند و بیش از ده سال در درس خارج مراجع گذشته و حال شرکت نموده اند و یا فضلایی که  بعضا مجتهد متجزی هستند دیده می شوند که نشان از عمق و غنای علمی تدریس معظم له دارد.

مقام علمی و اجتهاد

حضرت آیت ا... مبشر کاشانی با هوش سرشار و پشتکاری که داشتند و با عنایت الهی و توجهات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) در سال 1367 به درجه رفیع «اجتهاد» نائل آمدند.

مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ ابوالفضل خوانساری(قدس سره) بعد از مطالعه حاشیه آیت ا... مبشر بر عروه الوثقی نزد جمعی که در محضرشان بودند خطاب به ایشان فرمودند:«حاشیه شما بر عروه، انصافا دقیق و عمیق بود»

یکی از آقازاده های آیت ا... العظمی خوانساری  نقل می کنند که:«اخوی من بیش از ده روز برای آقا(آیت ا... خوانساری) حاشیه بر عروه ایشان (آیت ا... مبشر) را قرائت می کرد روز آخر ،آقا فرمود:«هر کس این حاشیه را بخواند متوجه اجتهاد و عمق علمی ایشان می شود».»

مرحوم آیت ا...العظمی صفایی خوانساری به آیت ا... مبشر فرموده بودند:«هرچه آیت ا... حاج شیخ ابوالفضل خوانساری راجع به علمیت شما بنویسد  من هم آن را مهر می کنم،هرچه باشد.»

مرحوم آیت ا... العظمی سید ابوالفضل نبوی قمی ،قبل از انقلاب زمانی که به آیت ا... مبشر تدریس خصوصی می نمود با توجه به نبوغ معظم له فرموده بود:«بنده بزودی برای شما اجازه اجتهاد می نویسم» ،بنا بر این ایشان از نظر آیت ا... نبوی در سال های جوانی قریب الاجتهاد بوده است.

آیت ا... سلطانی طباطبایی به یکی از نزدیکان خود که در آن هنگام شاگرد آیت ا... مبشر بود فرموده بود:« ایشان(آیت ا... مبشر) ملای ناشناخته است.»

تدریس متوالی یعنی حدود چهل سال تدریس  که  بیش از بیست سال  آن تدریس خارج فقه است و شاگردان بارز ،خود دلیل بر مقام علمی ایشان است لکن فرمایشات علما و بزرگان از باب تایید است و «آفتاب آید دلیل آفتاب».

گرچه ایشان  انگیزه ای بر تعدد اجازات اجتهاد بصورت کتبی نداشتند لکن اجازات کتبی مفصلی که دارند بنا بر رسم معمول حوزه و از جهت تایید و تیمن است.

حضرت آیت ا... العظمی حاج شیخ ابوالفضل خوانساری (ره) و حضرت آیت ا... العظمی ملک حسینی(مد ظله) اجازات اجتهاد معظم له را ممهور نموده اند.

ایشان همچنین از حضرات آیات عظام اراکی ، مرعشی نجفی و صفایی خوانساری (رحمهم ا...) اجازه نقل روایت دارند.

 

همراه با عرفا

حضرت آیت ا... مبشر کاشانی،بحمد ا... توفیق درک بعضی از صاحبدلان و عرفا را داشته اند. هر چند از احوالات این بزرگان کتاب ها نوشته شده لکن در مسیر عرفان، حقایق و نکاتی است که جز با تهذیب نفس و طی طریق درک نمی شود.

معظم له از دوران جوانی، عاشق خدمت و طالب معرفت به مولانا حضرت صاحب الامر(عج) بود ،از این رو اگر مرد خدایی می یافت با کمال تواضع خواستار اشارات روحانی و ارشادات معنوی می شد که:

طی این مرحله بی همرهی خضر مکن    ظلمات است بترس از خطر گمراهی

 

حضرت آیت الله بهاء الدینی

حضرت آیت ا... مبشر کاشانی، در بدو ورود به حوزه قم (سال 1347) خدمت حضرت آیت ا... العظمی بهاءالدینی رسید و در همان ایام با مرحوم آقافخر تهرانی آشنا  شد و چند سال پس از انقلاب ، مرحوم آیت ا... کشمیری را دید و با ایشان مانوس گشت. ایشان با هریک از این بزرگان تا آخر عمر شریفشان مرتبط بود.

معظم له بدست حضرت آیت ا...العظمی بهاءالدینی معمم شد و مفتخر به  لباس روحانیت گردید.

آیت ا... مبشر کاشانی نقل می کنند:« در یک شب تابستانی که  آیت ا... بهاء الدینی به کاشان آمده بود شب تاصبح با هم بیدارماندیم وازهردری سخن به میان آمد ازجمله مسائل اینکه پرسیدم به عقیده شما اعلم علما کیست؟

ایشان فرمودند:«فقها حرف فقها را می فهمند امّا آقای خمینی حرف ائمه وامام صادق(ع) را می فهمد[یعنی درفهم  الحدیث ازهمه قوی تراست].»گفتم :پس شما آقای خمینی را اعلم میدانید؟ فرمود: «حرف من چیزی بالاتراز اعلمیّت را می رساند.».»

همچنین معظم له می فرماید: «یکی ازروزها ، قبل ازانقلاب ، باتفاق آقافخرتهرانی برای ملاقات آیت ا... بهاءالدینی بخدمتش رسیدیم صحبت های زیادی پیش آمد، از جمله آیت الله بهاءالدینی فرمود:«سالها قبل ملک الموت-شایدکلمه مشابه ای بکاربرده باشد که عین کلمه را به یاد ندارم- پیش من آمد وگفت من برای بردن توآماده ام ولی خداند متعال زمان فوت تو را به اختیار خودت گذارده می خواهی بمان و اگر می خواهی برویم! گفتم اگرمختارم،می خواهم بمانم.» سپس افزود من فکرکردم که اگربمانم ممکن است آدم شوم ولی حالا می بینم آدم شدن ، خیلی  مشکل است.»

 

مرحوم حاج آقافخر تهرانی

حاج آقافخر تهرانی از شاگردان مرحوم آیت ا... حاج شیخ مرتضی زاهد(ره) بود که وی از زهاد و عباد واقعی  و مردان خدا بود.  مرحوم حاج شیخ رجبعلی خیّاط،مرحوم حاج مقدس واعظ،مرحوم حاج سیّد مهدی قوام و... نیز ازشاگردان آن عارف فرزانه بودند.

حضرت آیت الله مبشر کاشانی می فرماید: «مرحوم آقافخرتهرانی فرمود:« پس ازفوت مرحوم زاهد،او را غسل دادند و کفن کردند و با تابوت درمسجد محلّه اش قراردادند تا فردا جنازه اش تشیع شود. قرارشد از شب تاصبح دونفر از سادات بر سر پیکر مطهر او قران بخوانند سیّد محترمی  از سرشب تا نمیه شب قران خواند ومن از نیمه شب تا صبح بالا سر او نشستم ومشغول تلاوت قرآن شدم –در مسجد هیچ کس غیر از من و پیکر آنمرحوم نبود، ساعاتی قرآن خواندم زمانی که به آیات عذاب الهی وتوصیف دوزخیان رسیدم،دیدم مرحوم زاهد از خشیت الهی پاهای خود راجمع کرد و وقتی به تلاوت آیات رحمت الهی وتوصیف بهشتیان و ابرار و عباد  صالح خداوند شدم.دیدم آنمرحوم پاهای خود رادرازکشید واحساس آرامش در پیکر او ظاهر شد. این ماجرا مکرر اتفاق افتاد، گویا میخواست مرا بیازماید.سحرگاه بود و همچنان مشغول تلاوت قرآن بودم به آیه ای رسیدم که ازجای برخاست و در تابوت نشست وآهسته تفسیر و نکته مهمی درمورد آن آیه برای من بیان فرمود و بعد از آن در تابوت برای همیشه خوابید.» این حکایت نشانگر عظمت روح مرحوم حاج شیخ مرتضی زاهد وقابلیت رشد و تکامل معنوی شاگردش مرحوم آقافخرتهرانی بود.»

مرحوم حاج آقا فخر تهرانی ،هنوز ساکن قم نشده بود وهفته ای یک بار برای تشرف به زیارت حضرت معصومه(س) و مسجد جمکران به قم می آمد که آیت ا... مبشر با ایشان آشنا شد. مرحوم حاج آقا فخر به مدرسه رضویه می آمد و با اتفاق یکدیگر به مسجد جمکران و زیارت حضرت معصومه(س)، می رفتند .علاقه بین ایشان چنان شدت یافت که روزی مرحوم آقا فخر به آیت ا... مبشر گفت:«نمی شود ما فقط هفته ای یکبار یکدیگر را ببینیم و من باید مقیم قم شوم تا بیشتر با هم باشیم.» سپس مرحوم آقا فخر به قم آمد و حدود سه سال با آیت ا... مبشر در یک منزل زندگی کردند.ساخت این خانه که  متعلق به یکی از طلاب بود،تمام نشده بود و روزنه های بین دیوار را با پنبه و مانند آن پر کردند و اتاق بزرگتر را مرحوم آقا فخر بهمراه مادرشان و اتاق دیگر را معظم له  جهت سکونت اختیار نمودند .بعداز آن حضرت آیت ا... مبشر به علت مبارزه علیه رژیم پهلوی به زندان افتاد و پس از آزادی، منزل را به صاحب آن تحویل داد. سال اول بعد از پیروزی انقلاب ،مرحوم آقافخر تهرانی با مرحوم جعفرآقا مجتهدی که از عرفا بود در یک منزل سکنی گزیدند.آیت ا... مبشر بیان داشتند:« برای دیدن  مرحوم آقافخر تهرانی به آن منزل می رفتم و هر وقت می دیدم کفش های زیادی پشت در اتاق جعفرآقا نیست و خلوت است خدمت ایشان هم می رسیدم.»بعد از چند سال مرحوم آقافخر منزلی تهیه نمود و مراسم توسل به ائمه(ع) را در شب های جمعه بنا نهاد وکه میعادگاه دلسوختگانی بود که صفای خاصی به آن محفل نورانی می بخشید.از جمله این عزیزان می توان از حجج اسلام:حاج شیخ حسن معزی،حاج آقا ابوترابی و اخویشان و نیز حاج شیخ حسین کبیر را نام برد.

مرحوم آقا فخر تهرانی سال ها حدود چهار شب از هفته را در منزل آیت ا... مبشر بیتوته می نمود. مراسم ختم صلوات و توسل به اهل بیت (ع) ،شب های دوشنبه که بعدا به صبح های جمعه انتقال یافت به سفارش و تاکید حاج آقافخر در بیت آیت ا... مبشرکاشانی پایه گذاری شد و خودشان در آن شرکت می نمودند.سخنان و فرمایشات مرحوم آقا فخر ، نغز و پند آموز بود همچنان که وی سرشار از هوش و زکاوت بود. او که زاهد واقعی بود از جوانی از دنیا و مافیها دست کشید و از انچه رنگ تعلق داشت خود را رهانید.

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود        ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است.

حضرت آیت ا... مبشر کاشانی می فرمایند:« مرحوم آقا فخر تهرانی درمبارزه بانفس آنقدر قوی بود وآنقدر بانفس خود مبارزه کرده بود که طی سالهای متمادی که حقیر با آن بزرگوارمربوط بودم، حتی برای یک مرتبه ندیدم که از کلمه "من" استفاده کند ومبارزه با منیّت وانانیّت او تا بدانجا رسید که مثلاً اگر می خواست ازکسی دعوت کند که به منزل او برود می فرمود:«فردا شما به منزلی که درفلان محل می باشد تشریف بیاورید .»واگرطرف مقابل متوجّه نمی شد نشانه دیگری می داد تا آدرس را بفهمد ومنزل را بشناسد ولی هرگز نمی فرمود منزل من، لباس من،استاد من، وهرجمله ای را که باید با کلمۀ "من" بیان شود به شکل خاصی مطرح می فرمود تا از این کلمه فرار کند.

شیوۀ مرحوم آقافخر چنان بود که اگردرسی از اخلاقیات وجمله ای پندآمیز می فرمود،اول کسی که عمل می کرد خود آقافخر بود.»

بعد از فوت ایشان آیت ا... بهاءالدینی فرمود:« آقا فخر "سلمان زمان" بود.»

 

آیت ا... سید عبدالکریم کشمیری

مرحوم آیت ا... کشمیری از برجسته ترین شاگردان معنوی آیت ا... سید علی  قاضی و مرحوم حاج شیخ مرتضی طالقانی بود. عشق ،علاقه و ارادت شدید ایشان نسبت به حضرت امیر(ع) ،مشهور و مشهود بود. عالم عارفی که هیچگونه تعلقی به این عالم نداشت.

علاقه بین الاثنینی آیت ا... مبشر و آیت ا... کشمیری در الفاظ نمی گنجد و ایشان تقریبا یکروز در میان یا بیشتر  در ایامی که مرحوم آیت ا... کشمیری در قم بود با هم دیدار داشتند؛ اکثر دیدارهای آیت ا... مبشر با آن بزرگوار خصوصی بود وآیت ا... کشمیری محبت و علاقه خود نسبت به ایشان را ابراز می نمود.با آنکه سیره آن عالم ربانی بعد از آمدن به ایران سکوت بود و بسیار کم سخن می گفت ولی گفت و شنودهای زیادی  بین ایشان و آیت ا... مبشر در جلسات خصوصی و عمومی صورت می گرفت و حتی لحظات سکوت با لبخند و نگاهی که از یکدیگر بر نمی داشتند می گذشت.

علاقه ایشان به یکدیگر چنان بود که حتی شده بود که آیت ا... کشمیری از تهران به قم آمده و در جمع خطاب به ایشان گفته بود :«فقط برای دیدن شما به قم آمدم» و بعد مستقیما به تهران بازگشتند.

وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر   ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت

حکایات از آیت ا... کشمیری بسیار است همچون پیش گویی پیروزی انقلاب برای حضرت امام(ره) در نجف و شهادت شهید اندرزگو. به نقل از حضرت آیت ا... مبشر کاشانی، شهید اندرزگو جهت اقدام مسلحانه واخذ جوازحرکت مسلحانه علیه رژیم منحوس پهلوی  به نجف اشرف مشرف می شود وخدمت امام ره می رسد وکسب تکلیف می کند.حضرت امام می فرماید بروید خدمت آقای کشمیری هرچه ایشان گفت، عمل کنید . شهید اندرزگو خدمت آیت الله کشمیری می رسد  و پیام حضرت امام رابه او میرساند واز حضرتش کسب تکلیف میکند.آیت ا... کشمیری می فرماید:فردا جواب میدهم .روزبعد که آقای اندرزگو خدمت آقای کشمیری می رسد ،آیت ا... کشمیری می فرماید:«لازم نیست حرکت مسلحانه انجام دهید» . شهید اندرزگو جهت را می پرسد آقای کشمیری می فرماید: «شما درماه رمضان با دهان روزه کنار یکی ازخیابانهای تهران شهید می شوید وعمرشما به قدری نیست که فرصت حرکت مسلحانه داشته باشید.»

 

از صاحبدلان و عرفای دیگر که با آیت ا... مبشر مأنوس بود، مرحوم آقای حاج قدرت ا... لطیفی بود که بعضی سه شنبه ها به بیت آیت ا... مبشر کاشانی می آمدند و جلسات خصوصی داشتند.مرحوم حاج آقای لطیفی از شاگردان و نزدیکان مرحوم سید کریم پینه دوز و رجبعلی خیاط بود.وی در یک کلام دلسوخته و عاشق حضرت صاحب الامر(عج) بود.

مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسن معزی نیز وجود نازنینی بود که واقعا خودساخته بود و حسن خلق و تواضع ایشان همگان را جذب می نمود.. این بزرگوار که مجال حکایت حالات ایشان نیست، رابطه بسیار عمیق و نزدیکی با آیت ا... مبشر داشت بطوریکه حتی ایشان را «وصی» خود قرارداد.

 

شدت علاقه و ارادت به خاندان عصمت و طهارت

عشق به وجود مقدس حضرت بقیه ا... الاعظم از نوجوانی در دل ایشان موج می زد و همین، باعث هجرت از وطن به شوق کسب رضایت و تقرب به آن حضرت گردید. همنشینی با عارفان و عاشقان واقعی اهل بیت(ع) در ازدیاد معرفت و ارادت ایشان نسبت به ائمه (سلام ا... علیهم اجمعین) نیز موثر بوده است.

مرحوم حاج آقا فخر تهرانی به حضرت آیت ا... مبشر می فرمود:«وقتی امام زمان(عج) هر صبح و شام برای جدش حضرت اباعبدا... الحسین (ع) گریه می کندما هم باید به ایشان تاسی کنیم و حتی  به چند قطره  هم شده است هرروز برای مصائب امام حسین(ع) اشک بریزیم.» لذا بعد از نماز صبح آقافخر چند بیت از اشعار دیوان مرحوم کمپانی را می خواند و هردو می گریستند.

    ترا صبا و مرا آب دیده شد غماز    وگرنه عاشق و معشوق رازدارانند

 بیش از سی سال است مراسم هفتگی روضه خوانی و توسل به ائمه در بیت آیت ا... مبشر  برقرار است.

محبت و ارادت معظم له به حضرت امیرالمومنین(صلوات ا... علیه)، خاص و شدید است و شاید نوشتن کتاب"الولایه" که در آن روایات بسیاری در رابطه با ولایت  حضرت امیر(ع) جمع آوری شده است ازهمین روست.  سلسله درس های «ولایت مطلقه ائمه معصومین(ع)» که بصورت کتابی تدوین شده است و کتاب «شهادت ثالثه»  که کتابی مفصل راجع گفتن «اشهد ان علیا ولی ا...» در اذان و اقامه است، همه حاکی از عشق و ارادت ایشان به حضرت امیر(ع) است.

ایشان نقل می کنند روزی فردی از مرحوم آقافخر تهرانی از سیرو سلوک سوال کرد.آقا فخر فرمود:«برو در خانه اهل بیت گدایی کن.» آن فرد گفت:«چگونه».ایشان پاسخ داد:« گدایی چیزی نیست که من بخواهم یاد بدهم ،برو گدایی کن».

معظم له نیز اعتقاد دارند" هر چه هست درخانه اهل بیت است و بس".

مبارزات سیاسی

فقیه و مجاهد نستوه حضرت آیت ا... مبشر کاشانی از سنین نوجوانی وارد مبارزات سیاسی شد.

وی از جوانی و آغاز طلبگی، بر علیه رژیم منحوس پهلوی سخنرانی می کرد و تا پیروزی انقلاب مبارزات پیوسته ایشان ادامه داشت. هنوز سخنرانی های آتشین وی در اذهان مردم انقلابی کاشان و فریدونکنار باقی است.

از همان سنین جوانی به تشکیل جلسات محرمانه و سازماندهی جوانان مبارز و انقلابی پرداخت و در تکثیر و پخش توضیح المسائل ،پیام ها و تصاویر حضرت امام(ره) تلاش می نمود.

ایشان پس از سال ها مبارزه ،در پایان یکی از سخنرانی های افشاگرانه خود که در آن عباراتی چون "دودمان ننگین پهلوی" بکار برده بود، به دنبال محاصره مسجد توسط نیروهای شهربانی، ژاندارمری و ساواک در کاشان دستگیرشد و بلافاصله به زندان کمیته مشترک(مرکز شکنجه ساواک) در تهران منتقل گردید و پس از چند ماه شکنجه و حبس در سلول انفرادی به زندان قصر انتقال یافت.

مناضرات علمی معظم له با گروهک های منحرف، تدریس خصوصی معارف اسلامی به شهید رجایی به درخواست آن شهید بزرگوار و .....از جمله فعالیت های این فقیه مجاهد در زندان بوده است.

دادستان نظامی دادگاه سیاسی آن زمان،خواستار محکومیت ایشان به 10 سال حبس شد که رسیدگی پرونده به جلسه بعد موکول گردید.اما مبارزات و  تظاهرات پیوسته مردم علیه رژیم ،مانع تشکیل جلسات بعدی دادگاه شد و سرانجام وی  در 2 بهمن 1357 همراه با آزادی تمام محکومین سیاسی که با هجوم مردم به زندان ها میسر گشت ،آزاد گردید.

وی در بازگشت به زادگاه خود، کاشان ،با استقبال بی نظیر مردم که برای دیدن این یار امام و انقلاب تا کیلومترها به خارج شهر آمده بودند روبرو شد.مردم متدین و انقلابی کاشان ، از «مدخل شهر»، ایشان را به دوش گرفتند و با تجلیلی با شکوه که در نوع خود کم نظیر بود تا منزل والد گرامیشان با شعارهای انقلابی همراهی کردند . معظم له بین راه در حسینیه قائمیه بر فراز منبر رفته و همچنان با سخنرانی علیه رژیم پهلوی به ادامه مبارزات تاکید نمودند. مردم غیور کاشان   تا مدتی که معظم له در کاشان بود هر روز با وی دیدار داشتند.

حضرت آیت ا... مبشر کاشانی در اوایل انقلاب به عنوان نماینده امام (ره) به منطقه ممسنی فارس رفته و  اوضاع آشفته آن دیار را سامان داد و پس از آن با توجه به شدت علاقه ای که به ادامه تحصیل و تدریس داشتند به قم بازگشته و علی رغم اصرار بسیاری از شخصیت های سیاسی و دوستان مخصوصا شهید رجایی هیچ مسئولیتی را نبذیرفتند.