وقتی از طرف دشمن برای او اماننامه آوردند:
«واللهُ لِقِرابَة رسول الله کانَت أَوْلی أن ترعی مِن قِرابَة أبی سفیان». قسم به خداوند خویشاوندی رسول خدا برای رعایت سزاوارتر از خویشاوندی ابوسفیان است.(۱)
«لقرابة رسول الله أحقُ بالرِّعایةِ مِن قِرابَة یزید بنِ معاویه». خویشاوندی رسول خدا بهتر است رعایت شود از خویشاوندی یزید پسر معاویه.(۲)
الف ـ تفاوت میان علم و عرفان
عرفان و معرفت عبارت است از: (شناسایی و آگاهی نسبت به امری خاص از راه مشاهده درونی و علم حضوری) .
ولی شناسایی و آگاهی از راه استدلالهای عقلی را که در ماهیت خود با توجه به مصداق معلوم، امری است کلی، علم گویند نه عرفان
و نیز عرفان در مواردی بیشتر به کار می رود که سبق (و یا پیش فراموشی) نسیان در کار باشد؛ مثلا کسی چیزی را می شناخته، نیسان عارض گشته و دوباره بدان آگاهی و توجه پیدا کرده است، اما کاربرد علم، این چنین نیست.
در مسیر سیر و سلوک و حرکت به سوی نور و معنویت و روحانیت، سوره یس از نقشی اساسی برخوردار است و رکنی بی بدیل به شمار می رود.
مقصود سیر و سلوک
آنان که دینداری پیشه کرده و خود را ملزم به اطاعت از فرامین الهی ساختهاند، به دو دسته تقسیم می گردند :
"هر کجا هستم باشم، آسمان مال من است
پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است
چه اهمیت دارد گاه اگر می رویند، قارچ های غربت؟
من نمی دانم که چرا می گویند اسب حیوان نجیبی است، کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد؟
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست، واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد
چتر ها را باید بست، زیر باران باید رفت
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید، عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید بازی کرد، چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پی در پی، زندگی آب تنی در حوضچه ی اکنون است"
مرحوم کربلایی یادگار مادری به نام بتول
بود که در خوی مردانگی و دلیری، شهرت زیادی داشت. شاید یکی از وجوه رشد
فرزند، در این سلوک پر از مرارت و ملامت، همان مادر رشید و نترس تهرانی
بود، که توانست رمز عاشق بودن و حیدری زیستن را با شیره جانش، در کام این
بچه بچشاند.
پدرش علی اصغر نام داشت؛ و از کاسب های قدیمی تهران بود. کل احمد آقا، همیشه برای وی طلب مغفرت می کرد و دیگر هیچ نمی گفت.
کل
احمد آقا، در اصل بزرگ شده محله پاچنار، حوالی میدان اعدام بود؛ و رسم و
راه زندگی را در همان کوچه و پس کوچه های تهران قدیم آموخت.
روزى از ایشان(عارف بالله ؛ اسدالله طیاره) سؤال شد :
علت این که بعضى اوقات از انسان سلب توفیق مىشود که نه حال عبادت دارد، نه حال درس و... چیست؟
ایشان فرمودند:
مواردی که در ذیل می آید برخی از نصایح عرفانی مرحوم شاه آبادی است که از قول امام ، نقل شده است :