نقش رعایت حقوق دیگران در سلوک معنوی
برگرفته از سخنان حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری حفظه الله
اشاره
در مسیر زندگی مادی و معنوی، موانعی وجود دارد که موجب کند شدن یا توقف حرکت میشود. یکی از این موانع، غفلت از حقوقی است که به عهده انسان است؛ لذا برای گشایش و رفع موانع، توجه به حقوق و ادای آن، بسیار مهم به نظر میرسد. در نوشتار پیشرو با بهرهگیری از بیانات حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری حفظه الله به موضوع مهم حقوق میپردازیم؛ به امید اینکه برای رفع موانع و گشایش در زندگی مادی و معنوی، راهگشا باشد.
تأثیرات حقوق در زندگی معنوی و ظاهری
گرفتاریهای ما، چه گرفتاری مادی و چه گرفتاری معنوی که شخص، خودش را در بنبست حس کند و … غالباً ریشه در حقوقی دارد که برعهده ما است. حال چه توجه داشتهایم یا نداشتهایم و چه بزرگ بوده یا کوچک بوده است. ما غالباً حقوقی به عهده داریم و همه گرفتار هستیم. انسان در کارهای روزمرهاش ممکن است به نحوی آسیبی به کسی برساند یا کسی را از خودش دلگیر کند؛ اینها آثار سوء دارد و قابل انکار هم نیست. غالب ماها بسیار گرفتار تبعات و عوارض اعمالمان هستیم که در سرنوشتمان تأثیرگذار است و باید از این موارد – ظاهراً و باطناً، تشریعاً و تکویناً- بیرون بیاییم. ما باید از عوارض و تبعات این حقوق بیرون بیاییم، و الا در سرنوشت و مقدرات ما اثر خواهد گذاشت و این سنگینیها، بر سر راه ما مشکل ایجاد خواهد کرد.
اینکه در به روی ما باز نمیشود، اینکه لذت عبادت را نمیبریم، یکی از ریشههایش حقوقی است که بار ما را سنگین کرده است. البته وقتی حقوقی بر عهده انسان باشد، مانند ورود میکروب، طول میکشد تا رخنه و اثر کند وقتی هم که مشکل ایجاد کرد، بسته به اینکه چه حقی ضایع شده باشد، ممکن است آثار سنگینی بگذارد و برطرف شدن آن، طولانی میشود. برخی هم آثار کمتر، ولی به هر حال آثار دارد.
یکی از آثاری که تضییع حقوق دارد، دلمردگی است، و یکی دیگر، مشکلات زندگی است. در برخی از حقوق ضایعشده، اولین عوارض و آثاری که برای انسان پیدا میشود، این است که به فرزندان انسان سرایت میکند و زندگی و معیشت و امور مربوط به آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. مخصوصاً باید در امور مالی بسیار مواظب بود. یک خرده آمیخته و آشفته بودن و رعایت نکردن حدود شرعی در کسب درآمد، نصیب انسان را از اولاد صالح کم میکند. وضعیت اولاد ما در آینده، همین حالا دارد با رفتار ما رقم میخورد. باید در امور مالی، منظمتر عمل کنیم، تا نصیبهای بهتری داشته باشیم.
نمونههایی از توجه علما به رعایت حقوق
۱. آیت الله سید محمد کشمیری;
علما و بزرگان خیلی در این زمینه احتیاط میکردهاند. مرحوم آقا سید محمد کشمیری – که حاج آقای ما [=آیت الله ناصری] در نجف خدمت ایشان میرسیدند- در اواخر عمرشان نوشتههایی داشتند. یک وقتی نگاه میکردم، ایشان در نامهای به یکی از دوستانشان مینویسند:
من آخر عمری خیلی از اینکه ذمّه من مشغول به حقوق ناس باشد، نگران هستم و دائم دارم دعا میکنم که: خدایا! مرا از این اشتغال بیرون بیاور و من را ملحق به آبا و اجداد طاهرینم کن.
در حالی که زندگینامه ایشان را اگر کسی دیده باشد، میداند که در همه ابعاد، در نهایت احتیاط زندگی میکردند؛ حتی سهم امام و سهم سادات مصرف نمیکردند. اموراتشان از ناحیه هدایایی که به ایشان میرسیده میگذشته و روابط اجتماعیشان، حداقل بوده است؛ ولی در عین حال، چنین احتیاط میکردند و از اینکه حقوقی ادا نشده بر گردنشان باشد، نگران بودند.
۲. آیتالله سید علی قاضی
همچنین مرحوم آیتالله قاضی; در وصیتنامه خود سفارشاتی میکنند و در آخر، این جمله را میفرمایند:
زنهار! زنهار! زنهار! که کسی را نیازاری.
هیچ چیزی لطمهاش به زندگی انسان، بیشتر از این نیست که ظلمی بکند و کسی از انسان به خدا شکایت بکند. ولو آن شخص به زبان نیاورد، باز اثر خود را دارد. در یک سطح وسیعتر، دلگیرشدن مؤمنان از انسان –بهویژه ذوی الحقوق، مانند پدر و مادر، خواهر و برادر، معلم و استاد و … – خیلی اثر دارد؛ بهخصوص پدر اگر دلگیر شود، آثار عجیبی میگذارد. ممکن است الآن کارهایت را عادی انجام دهی، امروز ممکن است اثرش ظاهر نشود؛ ولی فرداها در کار است و بالاخره اثر خود را خواهد گذاشت.
آیت الله سید عبدالکریم کشمیری;
در مورد مؤمنانی که اهل معنا و عبادت و ذکر هستند، باید بیشتر رعایت کرد. مرحوم آیت الله کشمیری میفرمودند:
در نجف، میان اساتید، این جمله مشهور بود که با اهل ذکر درگیر نشوید؛ زیرا عوارض بدی در زندگیتان میگذارد.
کسیکه رفته یک گوشهای و برای خودش مشغول به یاد خداست، اگر مورد ظلم قرار گیرد و دلگیر شود، این دلگیری در زندگی و امور مادی و معنوی ما منعکس میشود.
همینهاست که وقتی جمع شد، حتی عمر را کوتاه میکند؛ لذا در آن روایت از امام صادق۷ دارد که فرمودند:
…أَنَّ أَکْثَرَ مَوْتَاهُمْ بِالْعَیْن…
اکثر اهل قبرستان، به چشم از دنیا رفتهاند.۱
منظور از چشم، واقعاً خود بصر تنها نیست. بصر، کانال خروجی قوای نفسانی است.بسیار اتفاق میافتد که پدر یا مادر و یا ذوی الحقوق دیگر، از دست فرزندشان دلگیر میشوند؛ چون حق و حقوقش به جا آورده نمیشود. اینها آثار منفی خود را میگذارد. گاهی نگاه غضبآلودی به او میکند و کار او سخت میشود. این دلگیری را به یک تعبیری به آن «عین» هم میگویند. اگر خداوند، خیر و لطفی به کسی داشته باشد، او را در معرض آسیبهای اینچنینی قرار نمیدهد. این، مسئله مهمی است که انسان باید دائم از خدا بخواهد که محفوظ باشد. بحث رعایت حقوق بهقدری مهم است که امام صادق۷ در روایتی میفرمایند:
ما عُبِدَ اللهُ بِشَیْءٍ أفْضَلَ مِن أداءِ حقِّ المؤمنِ؛۲
خداوند به چیزى برتر از اداى حقّ مؤمن عبادت نشده است.
به هر حال حقوقی هست مانند حق استاد، پدر و… اگر یک نفر حرکتی کرده که باعث دلگیری دیگری شده است، این دلگیری، کانال خروجی دارد و به زندگی انسان، صدمه وارد میکند و گاهی آن صدمات، خیلی سخت، قابل جبران است؛ لذا انسان باید بسیار احتیاط کند.
اگر سالکی بخواهد از بار حقوق پدری خود را بیرون بیاورد، امکان ندارد. بالاخره پدر است و، حقوقی دارد که آیات و روایات در مورد آن، بسیار است. هر کس مأمور به خدمت والدینش است. مثلاً شما که آمدهاید قم مشغول کار خود هستید. خدای ناکرده خیلی توجهی به امورات والدین نمیکنید و او الآن در شهر خودش کشاورز است. او از شما انتظار دارد که بروید به او خدمت کنید و از طرفی، رشد شما اقتضا میکند که در قم بمانید و روزی ده ساعت، پانزده ساعت زحمت بکشید. اگر پدر، آنجا دائم مضطرب و ناراحت باشد، این ده، پانزده ساعت تلاش، معلوم نیست شما را به نتیجه برساند. باید بهگونهای عمل کنید و قضایا را جمع کنید که هم والدین از شما راضی باشند و هم به کارهای خود برسید و از هیچکدام غافل نباشید. نمیشود که انسان فقط به عبادت ظاهری خدا فکر کند و سرش فقط به کار خودش باشد و تصور کند مشغول کسب رضایت خدا است.
در روایت از آقا امیرالمؤمنین۷ هست که فرمودند:
جَعلَ اللهُ سبحانَهُ حُقوقَ عِبادِهِ مُقَدِّمَهً لحُقوقِهِ، فمَن قامَ بحُقوقِ عِبادِ اللهِ کانَ ذلکَ مُؤَدّیاً إلى القِیامِ بحُقوقِ الله؛۳
خداوند سبحان، حقوق مردم را مقدمۀ حقوق خود قرار داده است؛ پس هر کس حقوق بندگان خدا را رعایت کند، این کار به رعایت کردن حقوق خدا میانجامد.
رعایت این حقوق است که عیار انسان را بالا میبرد و به انسان ارزش و بها میدهد.
از امام حسن عسکری۷ نقل شده که فرمودند:
أعْرَفُ النّاسِ بِحُقوقِ إخْوانِهِ و أشَدُّهُم قَضاءً لَها أعْظَمُهُم عِندَ اللهِ شَأناً؛۴
آنکس که به حقوق برادران خود آشناتر، و در رعایت کردن آنها کوشاتر باشد، نزد خداوند، مرتبهای والاتر دارد.
معنای حقوق و انواع آن
اگر به ما در مورد حق الناس تذکر بدهند، فکر میکنیم فقط مصداقش این است که مثلاً پولی از یک نفر گرفتهام و به او برنگرداندهام؛ در حالی که مصادیق حقوق، بسیار زیاد و دقیق هستند و مراعاتشان خیلی لطافت میخواهد. معنای حقوق، اعم از پول و امور مالی است. گاهی تحقیر و تمسخر دیگری است، و گاهی اذیت کردن همسایه یا یک مؤمن است، و گاهی آزار و اذیت خانواده و فرزندان است، و گاهی بدقولی و سرکار گذاشتن مردم است. گاهی ترساندن دیگران و ….
گاهی هم رعایت نکردن حقوق امام زمان۷ است که بر عهده مؤمنان میباشد؛ بهویژه ما طلبهها؛ مثل عمل نکردن به وظیفه طلبگی، مصرف سهم امام بدون انجام وظیفه و استحقاق، کوتاهی برای خانواده، کوتاهی برای برادران دینی، کوتاهی برای اجتماع و … ما معمولاً با قوانین خودمان زندگی میکنیم؛ در حالی که قواعد دین، چیز دیگری است.
گاهی از اوقات انسان غافل است و بیاحترامی یا توهینی میکند یا حرفی میزند جگرسوز؛ ولی فکر هم نمیکند اینقدر گران در بیاید؛ ولی گران در آمده، یا جمع شده و ما را به بن بست رسانده است. حقوق تضییعشده از خود خدای متعال و حضرت بقیه الله- روحی له الفداء – گرفته تا حقوق مربوط به خانه و زندگی و اجتماع، همه رقم بر عهده ماهست.
خلاص شدن از آثار حقوق
برای خلاصی از آثار سنگین حقوق، هم راهکار پیشگیری وجود دارد و هم راهکار درمانی.
پیشگیری
پیشگیری به این معنا است که اول، انسان انواع حقوق را بشناسد. وقتی حقوق شناخته نشود، همتی برای مدیریت و ادای حقوق ایجاد نمیگردد. از سوی دیگر قبل از اقدام به هر کاری باید تأمل کرد و دید در اثر این کار، چه حقوقی به دوش من میآید و آیا میتوانم از عهده انجام این حقوق برآیم یا توان انجام آن را ندارم. اگر این شناخت و تأمل انجام شود، حقوقی که تعلق میگیرد، مدیریت میشود و خود انسان بدون جهت و بیشتر از طاقت، زیر بار حقوق نمیرود.
درمان
به هر حال غالب ماها به برخی از این حقوق ضایعشده مبتلا هستیم و بارمان سنگین شده و حرکت و رشدمان را کند و گاهی مسدود کرده است. برای برطرف کردن این حقوق باید چه کرد؟ بهخصوص که برخی از آنها را ما فراموش کردهایم که کی و کجا پایمال شده است و الان با آثار منفی آن، مواجه هستیم. به هر حال باید فکری کرد. ما نباید برای همیشه پشت درِ بسته از حقوق و حق الناس و حقوق دیگر بمانیم.
برای خلاصی از این حقوق، راهکار اولی و طبیعی، این است که انسان از افرادی که میشناسد و میداند حقشان را ضایع کرده و دلشان را رنجانده، تحصیل رضایت و دلجویی کند. با هر وسیله ممکنی که شده، دلشان را به دست بیاورد و خوشحالشان کند. البته در این باره، مسائل فقهی وجود دارد که افراد باید به وظیفه خود از حیث فقهی عمل کنند. علاوه بر آن، راهکارهای اخلاقی و تکمیلی برای رفع آثار حقوق وجود دارد.
برای مواردی که نمیشناسد و فراموش کرده یا به دلیلی، امکان راضی کردن طرف مقابل وجود ندارد، و برای حقوقی که از خدا و اهل بیت: ضایع شده، خلاصه هرگونه حقی که انسان پس از انجام وظیفه فقهی، در صدد تکمیل وظیفه در مورد آن است، برای رفع آثار آنها به چند راهکار اشاره میکنیم.
راهکار اول: خواندن دعای مشلول
در شأن صدور این دعای گرانقدر آمده،۵ است که حضرت امیر۷ این دعا را به جوانی آموختند که مراعات حق پدر خود را ننمود و چند سالی خیلی او را اذیت کرد، تا جایی که پدر، دلشکسته در کنار کعبه او را نفرین کرد؛ در نتیجه آفت بزرگی به او رسید و مستحق تأدیب و عذاب شد و نیمی از بدن او را شَل(فلج) کرد. خواندن مکرر این دعا، باعث شد که سلامتی او کاملاً برگردانده شود. اهلبیت: بهقدری به انسانها رئوف هستند که گاهی نزدیکترین و دلسوزترین افراد، این مهربانی را ندارند.
در مورد اهمیت این دعا همین بس که آقا سید الشهدا۷ فرمودند: ما از آن جوان خوشحالتر بودیم به سبب یافتن این دعا؛ زیرا اولین باری بود که پدرمان این دعا را میگفتند.
چند نکته در همین قصه هست؛ یک نکته این که سختترین نمونه حق، در این جریان، مصداق پیدا کرده و آن هم حق پدر است؛ تازه نه پدری عادی؛ پدری که با تمام وجود، خدمت میکرده و دلسوز بوده است. اما همین پدر، آن جور به او توهین شده است؛ ببینید چه حق بزرگی در میان هست و تا کجا این حق پایمال شده و چقدر اثر کرده که طرف را بیمار و شَل و بیچاره کرده است.
دعای مشلول بهگونهای چینش شده که اثر چنین حقوق مهم ضایع شده را از بین میبرد. این پدر با دل شکسته در کنار بیت الله الحرام نفرین کرده، و این دعای مشمول اثر دعای او را بر میدارد. ما که –ان شاء الله- حقی سنگینتر از این، در گردنمان نیست؟! وقتی این دعا عوارض آن حقوق سنگین را دفع مینماید و برکات را به آن جوان جلب میکند، ان شاء الله خیلی سهلتر و بهتر میتواند برای ما مؤثر باشد و مشکلات ما را هم میتواند حل کند.
مداومت و توجه به محتوا
در انجام اعمال و اذکار برای تأثیر، یک اصل اساسی، استمرار عمل است؛ بهسبب اینکه در طول زمان، این عمل، به عمل واقعی و جامع شرایط نزدیک شود و از سوی دیگر به مرور زمان، آن اثر خاص در نفس عامل ایجاد شود و درون انسان اصلاح گردد.
دعای مشلول، مشکلات حقوقی که بر عهده انسان هست و باعث کندی حرکت شده، را برطرف میکند و راه را برای انسان سهل میگرداند.
اسامی فوقالعادهای از اسماء الهی در این ادعا چینش و ترکیب شده است که اگر توجه به آن بشود، حالات عجیبی را برای انسان پیش میآورد؛ ان شاء الله.
اما مهم، این است که ادامه و مداومت میخواهد؛ و لو یک مدتی هم که شده انسان بر خواندن آن مداومت کند. زمان خاصی هم برای خواندن آن در طول شبانهروز ذکر نشده است. زمانش، زمانی است که رغبت باطنی و آرامش باشد. دعا، توجه میخواهد. مُخُّ الْعِبادَهِ، همان توجه است. اگر توجه باشد، برکاتش را به دنبال خواهد داشت.
راهکار دوم: استغفار و توبه
برای از بین رفتن تدریجی این حقوق، راهکار دیگری هم وجود دارد که عبارت است از استغفار کردن.
محتوای استغفار، یک نوع طلب بخشش عملی است که گاهی همه ابعاد وجودی انسان را درگیر میکند. در هر زاویهای که انسان حقوقی به گردنش آمده، کسی که واقعاً در صدد استغفار و طلب بخشش و مغفرت باشد، بالأخره ناخودآگاه به سمت اصلاح آن زاویه میرود. همان مقداری که تشخیص میدهد، همان نقطه روشنی میشود که لازم است به سمت زاویه بالاتر برود تا به کلی از حقوق خارج گردد. با استغفار واقعی، زمینه برای توبه و بازگشت به درگاه الهی فراهم میشود. در اثر این توبۀ بعد از استغفار، توجه خاص خداوند شامل افراد میگردد و از فشار و مشکلات حقوق رهایی مییابند.
در قرآن هم بشارت های فراوانی برای استغفار و توبه ذکر شده است؛ از جمله فرموده است:
وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْه یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یَزِدْکُمْ قُوَّهً إِلى قُوَّتِکُمْ؛۶
و اى قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید؛ سپس به سوى او بازگردید، تا رحمت آسمان را پىدرپى بر شما بفرستد و نیرویى بر نیرویتان بیفزاید!
وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْه یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى؛۷
و اینکه: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید سپس بهسوى او بازگردید تا شما را از مواهب به خوبى بهرهمند سازد.
فَقُلْت اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً؛۸
به آنها گفتم: «از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است»
ما در بسیاری موارد، پشت گرفتاریهایی ایستادهایم و معطل شدهایم که گاهی در طول مدت دامنگیر ما شده و چاره آن، یک نوع استغفار روزانه است. سنّتی که در بین بزرگان از علما و قدمابوده، همین مسئله استغفار است. این، بهترین کلید و ابزاری است که انسان را از حقوق قبل بیرون میآورد و سرنوشت را آسان میکند و نیل به حوائج را سهل میکند. این، ابزاری است که بهراحتی در دست خود ما است.
استغفار علاوه بر اینکه برای خود انسان است، برای اشخاصی که حقوقی از آنها ضایع شده نیز اثر دارد. میتوان از خداوند برای کسانی که حقی به گردن ما دارند، طلب آمرزش کرد. این استغفار، موجب جلب رضایت افراد محق میشود، و همین رضایت، موجب رفع برخی آثار حقوق میگردد.
انشاءالله با مداومت بر این راهکارهایی که عرض شد، کم کم از آثاری که حقوق ضایعشده بر سیر زندگی ظاهری و معنوی ما گذاشته، نجات بیابیم و راه رشد و تقرب و اصلاح را با عنایات اهل بیت: به سرانجام برسانیم.
پی نوشتها:
بحار الأنوار، علامه مجلسى، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، دوم، ۱۴۰۳ق، ج۶۰، ص ۲۵.
کافی، شیخ کلینى، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چهارم، ۱۴۰۷ق. ج۲، ص۱۷۰.
غرر الحکم و درر الکلم، عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۶۶ ش، ص ۳۴۰.
بحار الأنوار، ج۴۱، ص ۵۵.
متن کامل این دعا را به همراه توضیحات کامل در مورد شأن صدور آن، در نشریه خُلُق شماره ۴۲، ص ۵۴، ذکر شده است.
سوره هود: ۵۲.
سوره هود: ۳.
سوره نوح:۱۰.